شاعرم امشب شعر خود گویم - -:-یک مهاجر از جنوب-:-

جوانمردى مهرآورتر از خویشاوندى است . [نهج البلاغه]

-:-یک مهاجر از جنوب-:-

شاعرم امشب شعر خود گویم

شاعرم امشب شعر خود گویم،

شاعرم شعر خود گویم، گرچه من فقط یه سربــــازم

شکسته تمام
وجودم را, پـران بـــــــــــــال پـــروازم

در این غروب مستـــــی من, چه کنم عشـــــق آوازم

عزم سفر کرده ام به جنون,
جنون گشته محمل رازم

گو مرا در صحنهُ عشـق, من کجای این سرآغازم

گم کرده ام راهم به خدا, گم کرده ام عاشق ســــــازم

hamoudi ::: دوشنبه 86/12/13::: ساعت 10:2 صبح

نظرات دیگران: نظر

>> بازدیدهای وبلاگ <<

بازدید امروز: 1

بازدید دیروز: 1

کل بازدید :43583

> >>اوقات شرعی <<

>> درباره خودم<<

hamoudi
من کی هستم که از خود بگم

>>فهرست موضوعی یادداشت ها<<<

>>آرشیو شده ها<<

>>لینک دوستان<<

>>لوگوی دوستان<<

>>موسیقی وبلاگ<<

>>اشتراک در خبرنامه<<

>>طراح قالب<<